درباره مهندس مجید قنادان

درباره مهندس مجید قنادان

مهندس مجید قنادان

من درخانواده ای متدین و با وضعیت اقتصادی پایین درشهر شوشتر به دنیا آمدم. فرزندارشدم و خیلی زودترازآنکه تصوری از کسب و کار داشته باشم درکنار پدرمشغول به کارشدم. من فقط پنج سال داشتم ولی تمام کارهای پدر را زیر نظر میگرفتم. پدر مغازه ی کوچک شیرینی پزی داشت، درآمد زیادی هم از آن جا بدست می اورد. درآن زمان فرزند ارشد خانواده مسئولیت فراوانی برعهده داشت وبرای تأمین مخارج خانواده باید مسئولیتهایی را برعهده میگرفت. من در شرایطی که فقط هشت ساله بودم ناچار شدم مسئولیت کاری بزرگ را برعهده بگیرم.

ویدیوها و مصاحبه‌ها

ویدیوها و مصاحبه‌ها

راه اندازی صنایع غذایی مجید

اقداماتی که در راستای کارم انجام می دادم، باعث رونق گردش پول و رونق سرمایه منطقه شده بود که نظر مسئولین بانک ملی را به خود جلب کرد. روزی از طرف رئیس بانک از من دعوت شد و من هم در ساعت مقرر به آنجا رفتم. رئیس با دیدن من خطاب به من گفت: بچه جان چکار داری؟ و من که می دانستم او مرا نشناخته، خودم را معرفی کردم و بعد از معرفی با استقبال گرمی روبرو شدم. مراودات پولی که در این مدت داشتم برایش باعث تعجب بود، او می گفت: این معاملات از یک کاسب پنجاه شصت ساله ساخته نیست! چطور این جرأت را پیدا کردی؟ و من در جواب ایشان گفتم: ایمان و صداقت.

کم کم نیاز دیدم که کارم را وسعت دهم به همین دلیل هم افراد بیشتری را استخدام کردم و هم دستگاه های صنعتی و مدرن تهیه کردم. همچنین تصمیم گرفتم کارگاه را به بیرون از شهر ببرم. شرایط زمینی که خریده بودم، مساعد نبود -باتلاقی بود- با این حال باید زیر ساخت خوبی اِعمال می شد- خاکریزی و تسطیح به ارتفاع۸ متر و به وسعت ۵/۱ هکتار- فاز اول کارم در ۲۲ بهمن سال ۷۲ استارت خورد.(فاز اول=۵/۱ هکتار و هفت هزار متر مربع تأسیسات- فاز دوم= ۳ هکتار و شانزده هزار و پانصد متر مربع تأسیسات)

راه اندازی صنایع غذایی مجید

اقداماتی که در راستای کارم انجام می دادم، باعث رونق گردش پول و رونق سرمایه منطقه شده بود که نظر مسئولین بانک ملی را به خود جلب کرد. روزی از طرف رئیس بانک از من دعوت شد و من هم در ساعت مقرر به آنجا رفتم. رئیس با دیدن من خطاب به من گفت: بچه جان چکار داری؟ و من که می دانستم او مرا نشناخته، خودم را معرفی کردم و بعد از معرفی با استقبال گرمی روبرو شدم. مراودات پولی که در این مدت داشتم برایش باعث تعجب بود، او می گفت: این معاملات از یک کاسب پنجاه شصت ساله ساخته نیست! چطور این جرأت را پیدا کردی؟ و من در جواب ایشان گفتم: ایمان و صداقت.

کم کم نیاز دیدم که کارم را وسعت دهم به همین دلیل هم افراد بیشتری را استخدام کردم و هم دستگاه های صنعتی و مدرن تهیه کردم. همچنین تصمیم گرفتم کارگاه را به بیرون از شهر ببرم. شرایط زمینی که خریده بودم، مساعد نبود -باتلاقی بود- با این حال باید زیر ساخت خوبی اِعمال می شد- خاکریزی و تسطیح به ارتفاع۸ متر و به وسعت ۵/۱ هکتار- فاز اول کارم در ۲۲ بهمن سال ۷۲ استارت خورد.(فاز اول=۵/۱ هکتار و هفت هزار متر مربع تأسیسات- فاز دوم= ۳ هکتار و شانزده هزار و پانصد متر مربع تأسیسات)

توکل و ایمان به خدا، مهمترین رکن یک موفقیت بزرگ است. صرف نداشتن سرمایه بیکار نمانید. شروع کنید و با ایمان و اعتقاد به توانمندی های خودتان پیش بروید

امروزه محصولات مجید نه تنها در ایران بلکه در تمام کشور های جهان: کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا، آمریکا و خاورمیانه وجود دارد و صادر می شود. این مجموعه با داشتن بیش از ۵۰۰ نفر نیروی کاری یکی از پر افتخارترین کارخانجات ایرانی است. نتیجه ی سال ها زحمت و تلاش که شاید بعضی وقت ها با تلخی و تحقیر هم همراه بود، این است. مجموعه ای توانمند و متعهد که بزرگترین رسالتش را سلامتی مردم می داند

فهرست